آیت الله یعقوبی قائنی رحمة الله علیه



2- خانواده
عالم ربانی، آیت‌الله حاج سید حسین یعقوبی قائنی، در خرداد ماه 1303 در شهرستان قائن در خانواده‌ای مذهبی به‌دنیا آمد. پدرش سید محمد،‌ از مردان باتقوا و مورد اعتماد محل به‌شمار می‌رفت و مادرش نیز از ن پاک‌سرشت و پرهیزکار، و از نسل حضرت موسی‌بن‌جعفر(ع) بود. اما هنوز در اوائل کودکی بود که رنج یتیمی را با از دست دادن پدر چشید و دیری نپایید که به اندوهِ وفات مادر نیز مبتلا شد. 

◽️آغاز تحول
استعداد ذاتی به همراه شرافت سیادت و اصالت خانوادگی، در وجودش شور و غوغایی برپا کرده بود. این اشتیاق درونی از همان دوران جوانی در او ظهور یافته بود؛ تا آنجا که به صحراها می‌رفت و در خلوت خود، به یاد خالق می‌سوخت و به عشق دیدار امام زمان(ع)اشک می‌ریخت. همۀ اینها به همراه همت بلند و اراده قوی برای اصلاح مردم و نابودی بی‌بندوباری و بی‌تقوایی آنان، او را به این فکر انداخته بود که در پی مسیری باشد که بتواند به‌سرعت به بالاترین مقام در حکومت برسد تا از طریق این قدرت، مردم را به دینداری و تقوا وادار سازد. 

◽️مدتی بعد، برای آنکه بتواند مسیر زندگی آینده خویش را مطابق با خواست خداوند متعال طی کند، عریضه‌ای به امام هشتم، حضرت علی‌بن‌موسی الرضا(ع) نوشت و از آن حضرت برای تعیین این مسیر، درخواست کمک کرد. زمانی چندانی از نوشتن این عریضه نگذشته بود که فناپذیری و زوال این دنیا را به‌روشنی در وجود خویش درک کرد. 

◽️این امر، تحولی عمیق در او پدید آورد و قلبش را کاملاً متوجه امر آخرت کرد. می‌خواست با تمام وجود به عالم بقا رو کند، ولی نمی‌دانست چگونه باید حرکت کند تا به این مقصود دست یابد. اما دست یاری خدا و رحمت و رأفت او، پیوسته همراه او شد و او را قدم‌به‌قدم راهنمایی کرد. این تحول درونی، درواقع، آغاز عنایت امام رضا(ع) در پاسخ به عریضۀ او بود.


3- هجرت به عتبات عالیات

◽️دست هدایتگر خداوند متعال او را بدین فکر انداخت که اکنون که دلش از دنیا و متعلقات آن بیزار شده و دیگر هیچ هدفی جز لقاء پروردگار ندارد، خود را به کربلا برساند تا شفاعت حضرت سیدالشهدا(ع) شامل حالش گردد و آنگاه به‌سوی عالم آخرت پر کشد و به دیدار دوست نائل گردد. 

◽️در آن زمان، رفتن به عراق، آن هم تنها و بی‌امکانات و بدون ویزا، امر بسیار دشواری بود، ولی عزم جدی او برای رسیدن به مقصود والایش، جایی برای تردید باقی نگذاشت. با آنکه در آن زمان به موقعیت مناسب و رفاه خوبی دست یافته بود، و مقامات دنیایی بهتری انتظارش را می‌کشید، همه را رها ساخت و با توکل بر خدای متعال، راهی عتبات عالیات شد. در طول مسیر مشقت‌ها و حوادث بسیاری دید که هر یک نشانگر الطاف خاص الهی به او بود. 

◽️پس از پشت سر گذاشتن همه اینها، به عراق رسید و ابتدا به کاظمین وارد شد و در دامان پر مهر حضرت موسی‌بن‌جعفر و امام جواد(ع)قرار گرفت، ولی توقف چندانی در آنجا نداشت و اندکی بعد روانۀ سامرا شد.

 

ادامه مطلب


 بسم الله الرحمن الرحیم

آیت الله یعقوبی قائنی◽️

سخن گفتن درباره بزرگان اهل معنا بسیار دشوار است؛ چراکه از یک سو، شخصیت آنان، والاتر از آن است که هر کسی توان شناخت آنان را داشته باشد و از سوی دیگر، الفاظ و عبارات توان ترسیم و انتقال ویژگی‌های آنان را ندارد. چگونه می‌توان با چند جمله، شخصیت بزرگ عالم ربانی، عارف کامل، سالک مجذوب، عبد صالح خدا، آیت‌الله سید حسین یعقوبی قائنی ـرضوان‌الله‌تعالی‌علیه ـ را به رشته تحریر درآورد و حالات معنوی او را ملموس نمود؟! 

نادره‌ای که از ابتدای جوانی با شور و عشق الهی، چشم از هر دو جهان فرو بست و قدم در راه خدا گذاشت و جز رضای خدا به هیچ چیز توجه ننمود؛ آن که در پرتو لطف و عنایت اهل‌بیت اطهار(ع) با شور و دلباختگی از همه چیز گذشت و پا بر روی خودیت» خویش نهاد تا به منزل مقصود رسید و کمالِ مطلوبِ اولیای الهی را درک کرد. 

چگونه می‌توان از کسی گفت که عمر پر برکتش را با یقین و معرفت، خالصانه به بندگی گذراند، و انسانی شد، با جلوه‌هایی که نشانگر عبودیت محض بود؟! آن کس که با عنایت خداوند متعال، چنان سلوک کرد و راه پیمود که در میان عالمان شیعه، یکی از نمونه‌های عینی و مصادیق مثال‌زدنی اهل معرفت شد. 

از هر زاویه به شخصیت او نگاه می‌کنیم و به هر بعد از ابعاد وجودی وی می‌نگریم، آسمانی از عظمت و دریایی از عجایب می‌بینیم که نوادر روزگار کمتر به آن دست یافته‌اند. 
اما چه چاره که: 
آب دریا را اگر نتوان کشید     هم به قدر تشنگی باید چشید

(ادامه دارد)


عالم ربانی 
حضرت ایت الله یعقوبی قائنی
 رضوان الله تعالی علیه


بحمدالله پیش من از روز هم روشن تر است که ولایت امیر مؤمنان  علیه السلام اصل کار است.

▫️ولایت امیر مؤمنان علیه السلام مثل امضای مدیر کل، روی اسکناس است.

▫️اگر اسکناسی همه چیزش تکمیل باشد ولی امضای مدیر کل نداشته باشد، هیچ ارزشی ندارد و آنرا به هیچ نمی‌خرند؛
 
▫️اما اگر امضای مدیر کل داشته باشد ولو اینکه کهنه باشد، ارزش دارد و آن را با پول نو عوض می کنند.


گزیده ای از فرمایشات عالم ربّانی
حضرت آیت الله یعقوبی قائنی 

  رضوان الله تعالی علیه

  <<  وهم و عقل >>
 

⬅️ عقل(ی) که نزد خدای متعال شرافت دارد از این عالم نیست، بلکه از عالم ملکوت و عالم مجردات است.
▫️لذا عقلی که با آن استدلال می کنند،
خاستگاهش از عالم خیال و واهمه بوده و البته آن غیر از عقلی است که منشأ معرفت و ایمان است. 
 
⬅️ روح انسانی به واسطه ی عقل، خود را به کمال می رساند.
▫️ ادراک روح نخست به وسیله ی عقل است، اما وقتی روح به کمال رسید خودش می شود عقل، یعنی همه اش درک و ادراک می شود.
 ▫️لذا روح انسانی در عین حال که خودش عقل نیست، غیر از آن نیز نیست.

⬅️ اگر عقل زنده شود، عشق و محبت نیز احیا می شود. عشق و محبت که ارزشمند ترین سرمایه برای کمال است، از جنود عقل و شعاع آن است.
▫️چرا پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله را عقل کل می نامند؟
▫️چون اگر عقل باشد، همه چیز هست. و وقتی عقل کل بود، عشق کل نیز هست.
 
⬅️ در روایت وارد شده که جبرئیل بر آدم علیه السلام نازل شد و عرض کرد:
من مأمورم ترا در برگزیدن یکی از سه چیز مخیر سازم. یکی از آن سه را اختیار کن و دوتای دیگر را واگذار. 
آدم علیه السلام پرسید: آن سه کدام اند؟
پاسخ داد: 
عقل، حیا و دین. 
آدم فرمود: من عقل را برگزیدم. 
جبرئیل به حیا و دین گفت: 
شما باز گردید و او را رها کنید. 
آن دو گفتند: ای جبرئیل! ما مأموریم هرجا که عقل باشد با وی باشیم.

⬅️ البته خیال و واهمه غیر از عقل است. 
خیال و واهمه انسان را از حقیقت دور می سازد.
▫️اینکه برخی می خواهند همه چیز را - به تصور خود - با عقل قبول کنند، خیلی خطرناک است. 
▫️تخیلات ما کجا وحقیقت کجا؟ 
با این خیالات و توهمات چگونه ممکن است بتوان حکمت و فلسفه ی احکام را به دست آورد؟

⬅️ ما حتی به ریشه ی یک عنایت و منشأِ توجهی که به ما می شود نمی توانیم پی ببریم و نمی فهمیم از کجاست، آن وقت می خواهیم به میزان های شرع و علل الاحکام پی ببریم. 
▫️زمانی در یکی از روستاهای ورامین مشغول تبلیغ بودم. دیگری برای تبلیغ به آنجا آمده بود که منبر خوبی داشت. 
قرار شد که من نماز جماعت بخوانم و او منبر برود. 
▫️شب اول که برای اقتدا پشت سر ما ایستاده بود، احساس کردم دچار مشکل شده است. از یک سو می خواهد اقتدا کند و به حسب ظاهر چاره ای ندارد و از سوی دیگر ما را نمی شناسد و به تردید افتاده است. 
▫️وقتی حال او برایم روشن شد توجهی به او کردم. بلا فاصله با اطمینان خاطر اقتدا کرده و "الله اکبر" گفت. 
▫️بعد از نماز جریان را از وی جویا شدم. عینا همان چیزی را که فهمیده بودم تعریف کرد و گفت: راستش را بخواهید من در قم به کسی اقتدا نمی کنم و اینجا هم چون شما را نمی شناختم متحیّر و مردّد مانده بودم، امّا ناگهان اطمینانی برایم حاصل شد که حتی حاضر بودم برای اثبات عدالت شما قسم بخورم! 
▫️البته او متوجه نشده بود که منشأ این اطمینان کجاست و چرا ناگهان بدون دلیل ظاهری چنین اطمینانی برای او حاصل شد.
 
⬅️ همه ی عنایاتی که از ناحیه ی خداوند متعال افاضه می شود - چه به وسیله ی ائمه ی معصومین و یا ملائکه یا دوستان ائمه - از همین سنخ است. 
▫️ وقتی انسان از پی بردن به منشأ یک عنایت که جا و مکان ندارد عاجز است چگونه می تواند برای هر امر دینی یا حکم فقهی دلیل عقلی بطلبد و پذیرش آنرا مشروط به پی بردن به حکمت و علت آن نماید؟ 

 



   عالم ربانی
حضرت آیت الله یعقوبی قائنی
  رضوان الله تعالی علیه

⬅️ ائمه ى اطهار - صلوات الله علیهم اجمعین -ابواب الله» هستند. معناى باب این است که از آن مى توان وارد منزل شد. آنها داعى إلى الله» هستند. یعنى به خدا دعوت مى کنند نه به خود.

▫️جابر باب الامام بود، ولى در باره ى سلمان فرموده اند:

إن سلمان باب الله فى الأرض.»

▫️بلى، آنچه که باید مورد توجه قرار گیرد این است که سلمان به واسطه ى امیر المؤمنین علیه السلام باب الله شد.


⬅️ اگر انسان صفات بشرى را کنار بگذارد و صفات جزئى او در صفات کلى حق محو شود و وجود جزئى اش در وجود کلى فانى گردد، جلوه گاه حق مى شود و وضع دیگرى پیدا مى کند، چنین کسى باب الله» است.

▫️سلمان - سلام الله علیه - نه معصوم بود و نه امام، در عین حال باب الله شد. یعنى او خود، باب خدا بود. و اگر سلمان بتواند به اینجا برسد دیگران هم مى توانند. اختصاص به او ندارد. به برکت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و خاندان طاهرینش راه براى همه ى امت باز است. 


سفینة الصادقین ، ص ۵۱۵ »


 

 

عالم ربانی آیةالله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه :

من عقیده ام این است که مؤمن اگر واقعا مؤمن به خدا شد ،و فهمید که نَفَسی که می کشد، نَفَسش از اوست حالا نعمت های دیگر  که به جای خود.

 اگرایمانش  صحیح باشد  ، شأن ایمان این است که اگر  مسلّم  بداند که از جهنّم در امان است ، وجایش در بهشت است ،باز در عبادت سستی نمی کند .
 در عمل کوتاهی نمی کند . 
برفرض جهنم و بهشت نباشد ، . باز دست از عبادت بر نمی دارد .این شأن ایمان است
هر کسی از عدم هست شده ، پس اولین نعمت ، "هستی" است .
کسی که تو را ازعدم به وجود آورد، مگر کم نعمت است .‌
خداوند پرتو هستی داده و فیض هستی به ما رسیده است ، حال که خلق کرده ما را حیوان خلق نکرده ، انسان خلق کرده ، معیوب خلق نکرده ، با قیافه منحوسی خلق نکرده اینها همه نعمت است.که قابل شمارش نیست .
 همین ها کافی است برای عبادت .
حالا نعمات دیگر راحساب کن ، من نمی توانم حساب کنم  
حاصل این که  خداوند متعال سزاوار دوست داشتن و پرستش و عبادت است نه این که از ترس عذاب او را پرستش کنیم .

(برگرفته از فایل صوتی معظم له )
 

 

 


فرمایشات عالم ربّانی
حضرت آیت الله یعقوبی قائنی
     رضوان الله تعالی علیه

وم وساطت و شناخت امیرالمؤمنین برای رسیدن به معرفت

پیامبر اکرم (ص) خطاب به علی (ع) :
اگر آنگونه که هستی برای مردم ظاهر شوی (چون ظرفیت ندارند)، همه می گویند تو خدایی.

تمام سیر و سلوک و مجاهدات برای این است که انسان (برای تحمل  معارف و حقایق عالم ) ظرفیت پیدا کند.

بیان امیرالمؤمنین (ع) علت لقب ابوتراب را برای دو نفر با ظرفیت و استعداد مختلف.

خاندان عصمت، مجرای تمام فیوضات مادی و معنوی اند.

تا انسان بیچارگی خودش را درک نکند، لیاقت دریافت فیوضات الهی را ندارد.

خطاب قرآن به تمام خلق:
سوره فاطر آیه 15
یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِۖ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ

اگرت سلطنت فقر ببخشند ای دل
کمترین ملک تو از ماه بود تا ماهی

الفقر فخری گفتن پیامبر خدا (ص)

انسان برای اینکه از توحید بهره ای ببرد باید فقر خودش را درک کند.

داستان ایاز و پوستین کهنه 
     " ای ایاز از پوستینت یاد آر "

سرمایه تمام سعادات شکستگی و بیچارگی است

 

برای دانلودسخنرانی آیت الله یعقوبی لینک زیرراکلیک فرمایید

 

دانلودصوت آیت الله یعقوبی قائنی



فرمایشات عالم ربّانی
حضرت آیت الله یعقوبی قائنی
     رضوان الله تعالی علیه

عبرت گرفتن از حالت گذشتگان

عدم اطمینان به نفس تا هنگامه ی مرگ

نتیجه مجاهده با نفس درک بیچارگی است

التجاء به خداوند و استمداد از او در مقابله با نفس

تعجب کردن انسان از ادعای خدایی کردن فرعون، و غفلت از تفرعن و خدایی کردن خودش

نهان بودن قدرت فرعونی در همه ی انسان ها

با هر کسی یک شیطانی هست که او را اغوا می کند

مراقبت از خود در برابر حیله های نفس

اگر خداوند دست انسان را نگیرد،  لقمه ی اول شیطان است.

《 هشتم محرم سال ۱۳۶۲ 》

برای دانلودصوت درلینک پایین کلیک بفرمایید

 

دانلودصوت سخنرانی آیت الله یعقوبی


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها